۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

محیط زیست

من نمیدونم قضیه انجمن علمی آموزشکده باید تا کجا ادامه پیدا کنه !
میگن واسه شورای مرکزی باید از افراد نخبه استفاده کنید ، آخه دلشون خوش ها ، نخبه از کجا بیارم از بین بچه ها ؟!
آخه مگه طرف ناخوش بلند شه بیاد انجمن علمی، اونم انجمن علمی آموزشکده ، که جز دردسر و اعصاب خوردی واسمون هیچ چیز دیگه ای تا حالا نداشته ؟!
اجازه هیچ کاری بهمون نمیدن ، از یه اتوبوس دربو داغون آموزشکده دریغ میکنن بعد از من میخوان که نخبه پروری کنم ؟
اونم بچه های آموزشکده که چند تیپ مختلف هستند : 1- یه سری ها اصلا هیچ علاقه ای به رشته محیط زیست ندارن و فقط محض گذراندن اوقات فراغتشون آمدن دانشگاه که بگن حالا یه مدرک کاردانی داریم یا بعضی ها هم که تا کارشناسی ادامه میدن از سر اجباره و به خاطر اینکه اون 2سال کاردانی شون هدر نرفته باشه !البته بیشتر دختراش این انگیزه رو دارن و پسرها به خاطر فرار از سربازی البته به گفته خودشون به این رشته رو آوردن !
2- یه سری ها هم فقط چون خیلی رمانتیک تشریف داشتن و عاشق طبیعت و کوه و در و دشت بودن ،آمدن اما متاسفانه نمیدونستن که این رشته بیشتر از اینکه بخواد روحیه تخیل شما رو در کنار سواحل زیبای شمال و صدای چهچه پرندگان در دل طبیعت تقویت کنه شما رو با انواع و اقسام حیوانات و مناطق و البته زیبایی های خارق العاده آنها آشنا میکنه !
3- یه سری هم با توجه به اینکه آموزشکده امکانات رفاهی در اختیارشون قرار نمیده با این وجود از شهرستان میان اینجا و با کلی مشکل مواجه میشن اینجا که اگه بخوان هم شاید به قدر کافی نتونن رو درسشون تمرکز کنن ! به خاطر درس میان اما به تنها چیزی که درست نمیرسن همین درسه !
از کل اینهمه دانشجو با این توصیفات چند درصدشون هست که بخواد دل به کار بدن ؟! چند درصدشون هست که اگه انگیزه ای هم واسه کار داشته باشن ما بتونیم زود بشناسیمشون و کمکشون کنیم ؟
باز هم به قبلی های آموزشکده ، ورودی امسال که کلا تعطیلا....! خودم دخترم اما واقعا این قدر پارسال ما سرخوش نبودیم، باز یکم جنبش و تحرک بین بچه های ما بود این ها که اصلا هیچی ! به کل انگار یا باید واسشون اجبار شه یا اینکه نمره باشه واسشون که یه کاری کنن ! کلا خیلی حرص دراور هستند !
نمیدونم شاید پارسال هم بچه های قبلی ما همین هارو درباره ما میگفتن ولی آخه اونا خودشونم شور و شوقی نداشتند .
واقعا باید به خاطر آینده محیط زیست نگران باشیم که ما دانشجوهایی خواهیم بود که وظیفه نگهداری آن رو در آینده به ما خواهند داد با این وضع موجود ! چون وقتی الان که ما با کمترین دغدغه ها کمی به خودمون زحمت فعالیت های فوق العاده را نمیدهیم ، فردا هیچ توقعی نباید داشته باشیم از خود ! البته اگر به همین آدمها که هیچ علاقه ای به جنبش ندارن
قول مسئولیت های خوبی رو بدیم حتی در همون حد دانشجویی صرفا به خاطر حس جاه طلبی انسانها شاید کمی انگیزه براشون بشه !
چندی پیش دکتر گشتاسب به یکی از بچه های آموزشکده گفته بودند : " اگه تو از این آموزشکده بری دیگه همه کارها و فعالیت های دانشجویی میخوابه زمین " !
یعنی شاید در بین 500 تا 600 دانشجوی آموزشکده که 95% هم جوان هستند شاید در حد انگشتان یک دست هم فرد پیگیر و کوشا وجود نداشته باشه ! و این یعنی فاجعه !
این موضوع چند وقتیه که شدیدا آزارم میده تو آموزشکده و حتی مدتی خیلی سعی کردم که اوضاع رو اونجوری که باید بشه جهت بدم حتی با بچه ها تک تک از این وضع نگران کننده و مشکلات موجود و عدم حمایت ها و همکاری ها حرف میزدم تا شاید از این اوضاع آگاه بشن و بدونن که تا ما دانشجوها نخواهیم از بالا هیچ کمک و همکاری نخواهد شد یا به عبارت دیگه باید اونها رو تو منگنه بذاریم تا متوجه بشن که این حق ما و وظیفه اونهاست که خواسته های معقول ما رو برآورده کنن ، که تا حدودی هم موفق بودم تا جاییکه بچه ها دیگه از من ایراد میگرفتند که چرا انجمن علمی کار خاصی نمیکنه ؟ چرا جایی نمیریم ؟ چرا فعالیت نداره ؟ آخرین بارشم 3 روز پیش 2تا از بچه های خودمون بودند که تمایل همکاری های بیشتر با انجمن رو اعلام کردند ! این خودش یعنی جای امیدواری هست هنوز!
فقط امیدوارم که با وضعی که داره بوجود میاد و اینکه درصد قبولی دخترها در کنکور و ورودشون به دانشگاه ها به طرز وحشتناکی بیشتر شده ، در رشته هایی (مثل محیط زیست )که کاملا کاربردی اند و در مواردی کارها مخصوص مردهاست ( مثل محیط بانی در مناطق ) در آینده با کمبود نیروی کار حتی عادی دیگه چه برسه به متخصص مواجه نشویم ! و یا اینکه الان که تعداد دخترها بیشتر شده به نظرم باید اجازه محیط بانی به دخترها هم داده بشه و پیش از اون هم آموزش های خاص به آنها داده بشود !
واقعا دوست دارم اولین بانوی محیط بان در یک منطقه باشم !
به امید آن روز که در محیط زیست کشور ما هم مثل سایر کشورها تفاوتی میان زنان آگاه و توانا و مردان وجود نداشته باشد .....