۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

لار

یکشنبه شب ساعت 12 شب رفتیم لار ساعت 2بود که رسیدیم محیط بانی ایراء! ماشینمونو اونجا پارک کردیم با یکی از دوستان دیگه رفتیم بالا! چشمتون روز بد نبینه نزدیکه 2ساعت تو جاده خاکی رفتیم اونم با رانندگی قشنگه این آقا! با سرعت 100 تا تو جاده خاکی لار میرفت! هر لحظه امکان پرت شدنمون به ته دره بود اما خدا بهمون رحم کرد! خلاصه 4 صبح بود رسیدیم پای آب! یه نگاه که به آسمونش مینداختی روحت تا خود آسمون پرمی کشید اینقدر که قشنگ بود و پر ستاره! تا چادر رو زدیم و من از سرما به چادر پناه بردم دم صبح شده بود! شب قشنگی بود اما به انتظارش نمیارزید! اصلا نفهمیدم چجوری بهمم گذشت.....!
صبح که از خواب بیدار شدم کلی چوب و چرخ ماهیگیری دم آب بود و صاحباشون هم مشغول صید!!!!!!! نزدیکای ظهر که شد دیگه هیچ قلابی نزد تا عصر!هوا بشدت گرم شده بود!و من بشدت کلافه! تا بعد از ظهر که رفتیم پای رودخونه که کمی هوا خنک تر شده بود! اونجا دیگه خوب بود کسایی رو دیدم که خیلی خوب بود و یه سری اطلاعات کسب کردم مثل مهندس فلاحی، دکتر x و ....!!!!!
تقریبا سفر یک روزه ی خوبی بود! اما چیزی که باعث تاسف بود اینکه با وجود اینکه ماهیگیری توی رودخونه کاملا ممنوع اما کنار رودخونه ماهیگیری که میکنن هیچ، شیشه شراب و اینجور چیزاشونم تو رودخونه میندازن! اینم مدل 2010 دیگه ماهی ها هم باید مست بشن! آخه نباید کسی بیاد اینا رو جمع کنه ؟! تو یه همچین منطقه ی بکری بیان و صدای ضیط ماشیناشون رو اونقدر بالا ببرن که تا چند فرسخی شنیده بشه! ما آدما نه اینکه خودمون کم همدیگه رو اذیت میکنیم حالا زورمون به این ماهی ها میرسه که این ماهی های بدبختم مست میکنیم بعدم بساط رقص و آوازشونم فراهم میکنیم که اونا هم برن حالشو ببرن!بعدم میگیم نسل ماهی قزل آلای خال قرمز داره کم میشه و در حال انقراض!مطمئنا با این وضع دیری نخواهد گذشت که چیزی باقی نمیمونه ازشون!به به واقعا! خیلی جالب انگیزناک است!اینم از طبیعت بکر ما و طرز استفادمون از اینهمه نعمت و زیبایی!
خلاصه که چه خوبه یکم بیشتر به فکر خودمون باشیم چون تنها کسی که از نابودی اینهمه نعمت و زیبایی آسیب میبینه در درجه اول خودمونیم!!!!!!!!!
اینم یه سری عکس از زیباییهای لار که من خودم اونجا خیلی آرامش میگیرم!